دنیا رستمی | Donya Rostami
متولد : 1361 | تهران
من مردی را می شناختم که خرابی دندان هایش را با قیر پر می کرد. (1364)
من مردی را شاهد بودم که با کودکان بازی بزرگسالان می کرد. (1364_1366)
من زنی را شاهد بودم که پوست صورتش را با نوار چسب به عقب می کشید. (1368)
من زنی را شاهد بودم که دهانش را با صابون می شست. (1369)
من کودکی را شاهد بودم، فقط هشتاد و شش روز. (1392)
من زنی را می شناسم که از وحشت دیدن گیسوان خیس اش در کنتراست با کاشی های حمام…… چشمانش را می بندد. (1396)
و من امروز از گیسوان خیس و آویخته ام در کنتراست با کاشی های سفید حمام وحشت دارم. امید کنتراست را صد چندان می کند…..