شیرین بابازاده | Shirin Babazadeh
متولد : 1354 | مشهد
قصه و داستان جزیی لایزال از زندگی انسان است و گستره ی وسیع تخیل مان برای یکی شدن با قهرمان داستان همیشه ما را جذب میکند.داستان های اساطیری آموزگارانی هستند که ما را در راه رسیدن به ابرانسان یاری می کنند.
حتی رویاهای ما آکنده از سمبل های اسطوره ای نهفته در روان و ناخودآگاه ماست. نشانه هایی که از درون خواب هایمان به قصد راهنمایی ما قد علم می کنند.آنها می خواهند ما را به جوهر درونی خویش رهنمون شوند و دسترسی به این هسته ی درونی جز با آزاد کردن ذهن از روزمرگیها میسر نمی شود.رسیدن به آن نقطه که راهی به سوی درک و شناخت بیکران باز می شود.
از ابتدای راه،کارهایم با کنکاش های انسانشناختی و یا رویاهایی که در خواب و بیداری ام داشته ام شکل گرفته است. سعی من در شناخت روان انسان با نظر به افسانه ها و به تصویر کشیدن آن با توجه به موتیفهای های ایرانی و در قالب فضایی جدید است. اما از آنجا که به ضمیر ناخودآگاه جمعی معتقدم وباور دارم میل به کمال در همگان وجود دارد وهم چنین تمامی آیین ها و اسطوره ها دارای نکات کلیدی هستی شناسانه اند؛شعف شناخت این رموز ودرک تشابه ومحورهای هم راستا دراین امرو بازتاب آن در هنر مرا ترغیب و علاقمند میکند تا رموز و مفاهیم تابیده شده بر بوم نقاشی را در دید مخاطبین گزارده و بازخورد آنها را در کفه ی ترازوی خویش قرار دهم.
و ما حصل آن همان است که، در اساطیر منجر به رسیدن به نوزایی و آفرینش دوباره است.امید به حصول آن.